وبلاگی در مورد علایق شخصی و نقطه نظرات در تمامی زمینه ها که سعی در آن است تا حق کپی رایت در نوشته ها و پست ها و مطالب آن رعایت شود.
۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۰, سهشنبه
۱۳۹۲ اردیبهشت ۶, جمعه
شرح حال امین الدوله
...در یازدهم ذی القعده ۱۳۱۴ که سال دویم سلطنت مظفرالدین شاه بود بطهران احضار و بریاست وزراء و بعد بوزارت اعظم و سپس صدارت عظمی متمکّن آمد. امر اکید از مظفرالدین شاه صادر شد که بر وفق نقشه جاتی که سابقاً در عهد ناصرالدین شاه کشیده شده بود باصلاح امور ملک و ملت پردازد. نخست بجهت انتشار معارف و علوم انجمن معارف را تشکیل و مدرسه رشدیه را تاسیس فرموده دوازده هزار تومان از کیسه همت خود بدوا صرف نمود و تاکنون آن مدرسه دائر است.
جراید زیاد نمود و تامین بصاحبان جراید داد ( و ماهی الّا لمحهٌ و تغیب ) بجهت اصلاح عمل گمرگ که تا آن هنگام اجاره و کرایه بود چند نفر مامور از دولت بلژیک کنترات نمود. از تغلّب مستوفیان و ارباب دفتر شدیدا جلوگیری کرد. ناصرالملک را که با اطلاع از علوم جدیده و قوانین دول و ملل و فنون اقتصادیه و سیاسیه و اداریه وحید و طاق است بوزارت مالیه انتخاب نمود. در مدتی اندک چهارصد هزار تومان وجوه تغلّبات اهالی دفتر پیدا شد. دست تعدی حکام را بواسطه مراقبت و نظارت شدیده کوتاه نمود چون اراده ازلیه هنوز بطلوع نیر اقبال ایرانیان تعلق نگرفته بود و مقدّرشان بود که چندی دیگر حال ملک و ملت آشفته تر گردد لذا بدخواهان ملت و دولت و دشمنان تمدن و تدین و خود پسندان با غرض و بدنفسان پرمرض که وجود این شخص معظم مانع منافع غیر مشروع و تغلّبات و دسایشان بود از هر طرف چون شیطان مارد بنای اغوا نمودند و بحمل اکاذیب و افائک عوام و خواص ملت را بر ضد این اصلاحات که همه نفع و بهره خودشان بود دعوت کردند مقربان حضرت و اجزاء خلوت همایونی جمعی بواسطه برنیاوردن مقاصد و منویات فاسده از قبیل اضافه مواجب و انعام و تیول و غیره کینه در دل داشتند و پاره دیگر فریب وعده و وعید خائن دولت و ملت و برهمزن جمعیت را خوردند نزد مظفرالدین شاه آنچه توانستند بهر اسم و هر عنوان بی شرمانه عرضه داشتند و از خدا و سلطان آزرم ننمودند. اغراض شخصی و هواجس نفسانی را بر ترقی دولت عِلّیه و آسایش رعایا که هموطنان آنان بودند مقدم داشتند...
ازدحام این اسباب باعث شد که امین خائن و خائن امین بقلم رفت.
خلاصه امین الدوله از طهران به ( لشت نشاء ) که چهار فرسخی رشت است مهاجرت نمود. در این مدت خود را مشغول زراعت و تالیفات سیاسی نموده و در اواخر رجب ۱۳۲۲ بدرود زندگانی گفت. "
جراید زیاد نمود و تامین بصاحبان جراید داد ( و ماهی الّا لمحهٌ و تغیب ) بجهت اصلاح عمل گمرگ که تا آن هنگام اجاره و کرایه بود چند نفر مامور از دولت بلژیک کنترات نمود. از تغلّب مستوفیان و ارباب دفتر شدیدا جلوگیری کرد. ناصرالملک را که با اطلاع از علوم جدیده و قوانین دول و ملل و فنون اقتصادیه و سیاسیه و اداریه وحید و طاق است بوزارت مالیه انتخاب نمود. در مدتی اندک چهارصد هزار تومان وجوه تغلّبات اهالی دفتر پیدا شد. دست تعدی حکام را بواسطه مراقبت و نظارت شدیده کوتاه نمود چون اراده ازلیه هنوز بطلوع نیر اقبال ایرانیان تعلق نگرفته بود و مقدّرشان بود که چندی دیگر حال ملک و ملت آشفته تر گردد لذا بدخواهان ملت و دولت و دشمنان تمدن و تدین و خود پسندان با غرض و بدنفسان پرمرض که وجود این شخص معظم مانع منافع غیر مشروع و تغلّبات و دسایشان بود از هر طرف چون شیطان مارد بنای اغوا نمودند و بحمل اکاذیب و افائک عوام و خواص ملت را بر ضد این اصلاحات که همه نفع و بهره خودشان بود دعوت کردند مقربان حضرت و اجزاء خلوت همایونی جمعی بواسطه برنیاوردن مقاصد و منویات فاسده از قبیل اضافه مواجب و انعام و تیول و غیره کینه در دل داشتند و پاره دیگر فریب وعده و وعید خائن دولت و ملت و برهمزن جمعیت را خوردند نزد مظفرالدین شاه آنچه توانستند بهر اسم و هر عنوان بی شرمانه عرضه داشتند و از خدا و سلطان آزرم ننمودند. اغراض شخصی و هواجس نفسانی را بر ترقی دولت عِلّیه و آسایش رعایا که هموطنان آنان بودند مقدم داشتند...
ازدحام این اسباب باعث شد که امین خائن و خائن امین بقلم رفت.
خلاصه امین الدوله از طهران به ( لشت نشاء ) که چهار فرسخی رشت است مهاجرت نمود. در این مدت خود را مشغول زراعت و تالیفات سیاسی نموده و در اواخر رجب ۱۳۲۲ بدرود زندگانی گفت. "
۱۳۹۲ فروردین ۲۱, چهارشنبه
پارادوکس
هربار که نامه ای یا مطلبی به نقل از زندانیان سیاسی میخوانم در پیش چشمانم فضای هراسناک و خفقان کشنده و نفس بر و کثیف با لوله های فلزی در اطراف در ذهنم نقش می بندد. نمونه اش همین الان که که نامه حسین رونقی و شرح ماوقع اش در باب ستم هایی که بر وی و خانواده اش رفته است را خواندم. اما چیزی که چند وقتی است ذهن من را به خود مشغول کرده است چگونگی گستردگی دسترسی تاجزاده(از زندانیان حوادث 1388) به انواع و اقسام وسایل ارتباط جمعی و توالی پیغام و پسغام های وی به همسر ایشان سرکار خانم محتشمی پور است.چنانکه وی در مورد اکثر غریب به اتفاق رخدادهای جامعه آگاهی داشته و دیدگاههای وی تقریبا بلافاصله به بیرون از زندان و سپس سایتهای خبری جنبش سبز منتقل میشود..
احترام و ستایش و تقدیر بنده نسبت به شجاعتهای تاجزاده و رشادتهای بی مثال ایشان به جای خود اما چنانچه شخصی حتی چند ساعت را هم در بندهای سیاسی زندانهای ایران را گذرانده باشد به خوبی میداند که اگر منفذی در سیستم امنیتی زندان باشد که منجر به رسوخ نظریه ای به بیرون آن شود بلافاصله مسدود و سپس کنترل بر شخص خاطی صد چندان میگردد، پس چگونه است که وی بدون اشکال و به صورت مستمر از این امکانات استفاده نموده و هیچ سدی در برابر آگاهی سازی های ایشان واقع نشده است؟
در حالی که حتی روزنامه های کیهان" زندان هم از نسخه های موجود در جامعه فیلتر شده تر است ایشان از کجا درمورد وقایع بطن جامعه آگاهی دارند؟
بازهم میگویم که بنده در برابر شجاعت های ایشان سر تسلیم فرود می آورم.
احترام و ستایش و تقدیر بنده نسبت به شجاعتهای تاجزاده و رشادتهای بی مثال ایشان به جای خود اما چنانچه شخصی حتی چند ساعت را هم در بندهای سیاسی زندانهای ایران را گذرانده باشد به خوبی میداند که اگر منفذی در سیستم امنیتی زندان باشد که منجر به رسوخ نظریه ای به بیرون آن شود بلافاصله مسدود و سپس کنترل بر شخص خاطی صد چندان میگردد، پس چگونه است که وی بدون اشکال و به صورت مستمر از این امکانات استفاده نموده و هیچ سدی در برابر آگاهی سازی های ایشان واقع نشده است؟
در حالی که حتی روزنامه های کیهان" زندان هم از نسخه های موجود در جامعه فیلتر شده تر است ایشان از کجا درمورد وقایع بطن جامعه آگاهی دارند؟
بازهم میگویم که بنده در برابر شجاعت های ایشان سر تسلیم فرود می آورم.
اشتراک در:
پستها (Atom)