فرشاد مومنی که به مخالفت با اقتصاد نئولیبرالی و تعدیل ساختاری شهرت
دارد، آنطور که سایت "بهارنیوز" گزارش داده، ضمن سخنانی از سخنان سیف و
سیاست های اقتصادی دولت جدید انتقاد کرده است.
فرشاد مومنی گفته است: "نئوکلاسیکهای وطنی تا زمانی که ماجرای
شوکدرمانی حاملهای انرژی اتفاق نیفتاده بود، مدام مصاحبه میکردند که
شوکدرمانی باید اجرا شود و حتی برخی از آنها شوک مزبور را کافی ندانسته
فرمان شوک همزمان به نرخ ارز را هم صادر کردند. وقتی تاثیر آن دیده شد
گفتند اجرای آن اشکال داشته است نه خود طرح. این یک فرمول است که توسط
کارشناسان بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول ابداع شده است. اینکه وقتی
نتیجه سیاستهای تعدیل مشخص شد، همهچیز را متوجه اجرای بد آن کنند.
مومنی افزوده است: "در اقتصاد رانتی عموما کسانی نماینده دارند و صدایشان
شنیده میشود که در کانون توزیع رانت قرار دارند. جدیگرفتن ملاحظات
توسعه اجتماعی و قایلشدن نوعی سیاست اجتماعی با چالشهای جدی اقتصاد
سیاسی و مقاومتهای شدید علیه آن مواجه است. تجربه تعدیل ساختاری در
۲۵سال گذشته و بهخصوص در هشتسال گذشته مشکلات زیادی را برجای گذاشته.
در این دوره که دور باطل رکود تورمی در جریان بود، صدای دو گروه شنیده
نشد: یکی طبقات فرودست و عامه مردم و گروه دیگر تولیدکنندگان. اما در
مقابل صدای غیرمولدها زیاد به گوش میرسید. در دورههای رکود تورمی،
بیسابقهترین تعرض به حقوق انسانی اتفاق افتاده است. نظام اقتصادی در
این دورهها فقط مصالح غیرمولدها را در نظر میگیرد. وضعیت بدتر نیز در
این میان همان بود که در هشتسال گذشته بین غیرمولدها و دلالها به
آنهایی بیشتر بها داده شد که به تجارت پول مشغول بودند".
او در مورد مواضع سیف هم گفته است: "چون خارجشدن از این دور رکود تورمی
مستلزم برخورد با منافع غیرمولدهاست که به یک فهم و اراده اجتماعی نیاز
دارد. در دولت اخیر هم گرچه رییس بانک مرکزی در اولین مصاحبه خود گفت که
به تعیین دستوری نرخ بهره آلرژی دارد؛ ترجمه این حرف در اقتصاد این است
که نرخ بهره هر چقدر بالاتر رود از نظر ایشان اشکالی ندارد و نباید دستور
به توقف آن داد. همین آقا وقتی نرخ ارز بهصورت کاملا غیردستوری روند
نزولی پیدا میکند اعصاب خود را از دست میدهد که اگر از این پایینتر
بیاید تحمل نخواهیم کرد. خوب است بدانیم که بالارفتن نرخ بهره به چه کسی
سود میرساند و به چه کسی ضرر؟ تاجرانی که به تجارت پول مشغولند در این
شرایط سود میبرند. اما اگر نرخ بهره پایین بیاید سطح تولید
تولیدکنندگانی بالا میرود که بحران نقدینگی دارند؛ عرضه کل افزایش پیدا
میکند، تورم پایین میآید، بیکاری کاهش مییابد. پس با نرخ پایین بهره،
عامه مردم و تولیدکنندهها سود میبرند و آنها ضرر میکنند. درمورد نرخ
ارز هم همینطور. رییس کل محترم میداند که اگر بخواهد از منافع مردم و
تولیدکنندهها دفاع کند در مقابل تاجران پول نمیتواند مقاومت کند. اما
اگر از منافع آنها دفاع کند چون مردم سازماندهی و صدای جدی در مراکز
تصمیمگیری ندارند، مشکلی پیش نمیآید".
دارد، آنطور که سایت "بهارنیوز" گزارش داده، ضمن سخنانی از سخنان سیف و
سیاست های اقتصادی دولت جدید انتقاد کرده است.
فرشاد مومنی گفته است: "نئوکلاسیکهای وطنی تا زمانی که ماجرای
شوکدرمانی حاملهای انرژی اتفاق نیفتاده بود، مدام مصاحبه میکردند که
شوکدرمانی باید اجرا شود و حتی برخی از آنها شوک مزبور را کافی ندانسته
فرمان شوک همزمان به نرخ ارز را هم صادر کردند. وقتی تاثیر آن دیده شد
گفتند اجرای آن اشکال داشته است نه خود طرح. این یک فرمول است که توسط
کارشناسان بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول ابداع شده است. اینکه وقتی
نتیجه سیاستهای تعدیل مشخص شد، همهچیز را متوجه اجرای بد آن کنند.
مومنی افزوده است: "در اقتصاد رانتی عموما کسانی نماینده دارند و صدایشان
شنیده میشود که در کانون توزیع رانت قرار دارند. جدیگرفتن ملاحظات
توسعه اجتماعی و قایلشدن نوعی سیاست اجتماعی با چالشهای جدی اقتصاد
سیاسی و مقاومتهای شدید علیه آن مواجه است. تجربه تعدیل ساختاری در
۲۵سال گذشته و بهخصوص در هشتسال گذشته مشکلات زیادی را برجای گذاشته.
در این دوره که دور باطل رکود تورمی در جریان بود، صدای دو گروه شنیده
نشد: یکی طبقات فرودست و عامه مردم و گروه دیگر تولیدکنندگان. اما در
مقابل صدای غیرمولدها زیاد به گوش میرسید. در دورههای رکود تورمی،
بیسابقهترین تعرض به حقوق انسانی اتفاق افتاده است. نظام اقتصادی در
این دورهها فقط مصالح غیرمولدها را در نظر میگیرد. وضعیت بدتر نیز در
این میان همان بود که در هشتسال گذشته بین غیرمولدها و دلالها به
آنهایی بیشتر بها داده شد که به تجارت پول مشغول بودند".
او در مورد مواضع سیف هم گفته است: "چون خارجشدن از این دور رکود تورمی
مستلزم برخورد با منافع غیرمولدهاست که به یک فهم و اراده اجتماعی نیاز
دارد. در دولت اخیر هم گرچه رییس بانک مرکزی در اولین مصاحبه خود گفت که
به تعیین دستوری نرخ بهره آلرژی دارد؛ ترجمه این حرف در اقتصاد این است
که نرخ بهره هر چقدر بالاتر رود از نظر ایشان اشکالی ندارد و نباید دستور
به توقف آن داد. همین آقا وقتی نرخ ارز بهصورت کاملا غیردستوری روند
نزولی پیدا میکند اعصاب خود را از دست میدهد که اگر از این پایینتر
بیاید تحمل نخواهیم کرد. خوب است بدانیم که بالارفتن نرخ بهره به چه کسی
سود میرساند و به چه کسی ضرر؟ تاجرانی که به تجارت پول مشغولند در این
شرایط سود میبرند. اما اگر نرخ بهره پایین بیاید سطح تولید
تولیدکنندگانی بالا میرود که بحران نقدینگی دارند؛ عرضه کل افزایش پیدا
میکند، تورم پایین میآید، بیکاری کاهش مییابد. پس با نرخ پایین بهره،
عامه مردم و تولیدکنندهها سود میبرند و آنها ضرر میکنند. درمورد نرخ
ارز هم همینطور. رییس کل محترم میداند که اگر بخواهد از منافع مردم و
تولیدکنندهها دفاع کند در مقابل تاجران پول نمیتواند مقاومت کند. اما
اگر از منافع آنها دفاع کند چون مردم سازماندهی و صدای جدی در مراکز
تصمیمگیری ندارند، مشکلی پیش نمیآید".
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر