مجید روزخوش
دکتر محمد قالیباف از بیش از دو سال پیش با
ایجاد تشکل های ایثارگران و جانبازان و خانواده شهدا در زیرمجموعه شهرداری تهران و
در آمفی تئاتر شهرک والفجر و با هدایت برخی از چهره های نه چندان پر نفوذ
که بنا به دلایلی از ذکر نام آنها خودداری میگردد با چراغ خاموش به پیشواز انتخابات
سال92 آمد و شروع به یارگیری هرمی به مدل اصلاح طلبان در انتخابات سال 88 نمود.(
البته در پایان،همایش با حضور ناگهانی داوود احمدی نژاد که در آن زمان هنوز از
برادرش اعلام برائت ننموده بود ناتمام پایان یافت)
وی که در تبلیغات انتخاباتی خویش بسیار سعی
مینمود تا چهره ای تکنوکرات و معتدل و مدیری توانمند از خویش به نمایش بگذارد و در
تمامی نطق های خود یا مشاورانش همچون علیرضا دبیر بر دستاوردهای مدیریتی و چند
پروژه عمرانی در سطح تهران که جزو وظایف مسلم موقعیت وی میباشد مانور می داد و
کمتر به سوابق نظامی اش اشاره میشد،حداقل در سطح شهر تهران دارای آرای قابل توجهی بود.چنانکه
در بین بخشی از مردم از وی به عنوان شخص
مناسب برای سکانداری ریاست جمهوری نام برده میشد(با ذکر این نکته که با استفاده از
امکانات بسیار مناسب شهرداری تهران تبلیغاتی وسیع تر از سایر کاندیداها را انجام
میداد).اما به یکباره پخش بخشی از سخنان وی در مورد حادثه کوی دانشگاه و نقش وی در
اتفاقات ناگوار آن روزگار همچون توفان رشته های او را پنبه کرد و به سرعت باعث
رویش رأی منفی برای وی گردید که در نهایت وی را وادار کرد تا برای ترمیم چهره
مخدوش شده خود در آخرین مناظره تلویزیونی با حمله رو به جلو به حسن روحانی،وی و
اصلاح طلبان را مسبب فجایع کوی دانشگاه عنوان نماید که صد البته با درایتی قابل
توجه از سوی حسن روحانی بی درنگ پاسخ یافت.
وی سپس با زیر سوال بردن نظرات ولایتی که قبلا
متعهد به ائتلاف با وی شده بود در مورد لزوم تغییر دیپلماسی جمهوری اسلامی در بعد
روابط خارجی درصدد جمع آوری رأی بخش رادیکال اصولگرایان برآمد که باز توفیقی نیافت
و در پایان مناظره با بیان همان نقطه نظرات،به عنوان برنامه خویش اقدام به احیای
همان چهره منتقد و معتدل نمود که بعید است اقبالی پیدا نماید.
قالیباف
در این روزها نشان داده است از هیچ کوششی،حتی تغییر 180 درجه ای مواضعش
برای افزایش سبد رأی و نشستن پشت میز ریاست جمهوری فروگزار نیست.او با ناشی گری موجب
ریزش رأی خود شد و نشان داد که مرد سیاست نیست.
کار هر کس نیست خرمن کوفتن گاو نر میخواهد و مرد
کهن